به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت محمد علی رجایی رییس جمهور و محمد جواد باهنر نخست وزیر، از یاران واقعی امام و انقلاب، اسوه دولت مردمی، ساده زیستی، ایمان و تقوا و نیز به مناسبت برگزاری هفته دولت، فرصتی است تا قدری تأمل کنیم و به آنچه درگذر زمان پنهان مانده، نظر افکنیم تا شاید بتوانیم اندکی از کوتاهی و اشتباهات گذشته را در قبال این نظام و مردم شریف ایران جبران کنیم.
در جامعه اسلامی هدف اصلی دولت اسلامی، اجرای حدود الهی و احکام آسمانی اسلام، اجرای عدالت، ایجاد جامعهای سرشار از امید و نشاط، برقراری نظم و امنیت و فراهم کردن زندگی توام با رفاه و آسایش برای همه آحاد و مردم جامعه است.
با توجه به این اهداف متعالی، در اصول مترقی و متعدد قانون اساسی، بویژه اصل ۴۳ این قانون، بر ریشهکن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای ضروری انسان در جریان رشد و تعالی او و تأمین امکانات مساوی برای همه افراد جامعه تاکید و تصریح شده است.
با این نگاه، دولت اسلامی و مردمی، باید نهایت سعی و تلاش خود را بنماید تا به هر نحو ممکن، امکانات لازم را برای همه اقشار جامعه فراهم و به طور مساوی توزیع کند تا آحاد مردم از حداقل نیازهای اساسی و زندگی متناسب با شان یک انسان در جامعه اسلامی برخوردار شوند و سطح زندگی مردم با مسوولان بطور عادلانه ارتقا یابد.
متاسفانه در طول سالهای گذشته برخی دولتمردان با سواستفاده از موقعیت و جایگاه شغلی خود که بعضا ناشی از امکانات دولتی و بیت المال بوده، برخلاف رویه شهیدان رجایی و باهنر، از اصول اولیه انقلاب عدول کرده و با فاصله گرفتن از زندگی عامه مردم و آلوده شدن به زندگی اعیانی که با هیچ یک از معیارهای اسلام، آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، رفتارها و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری همخوانی نداشته، باعث شدند فرهنگ اشرافی گری و اختلاف طبقاتی در جامعه رواج یابد و در نتیجه، رابطه میان ملت و دولت تا حدودی خدشه دار شود؛ که البته نقش دشمن در این میان بسیار قابل توجه است.
بدون شک همراهی ملت با دولت و پشتیبانی آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامی که دولت، یک دولت مردمی، ارزشی، صادق و خدمتگزار باشد و دولتمردان آن نیز در میان مردم و همانند آنها زندگی کنند، پایدار خواهد ماند. دولتی که حمایت و پشتیبانی مردمی خود را از دست بدهد یا رابطه قلبی و معنوی میان آنها متزلزل شود، با چالشهای جدی روبرو میشود.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی بر پایه حکومت مردمی بنا شده و مردم، پایه اصلی و ستون مستحکم این حکومت و انقلاب هستند، لاجرم در این حکومت، دولت آن نیز باید مردمی و اسلامی باشد. در دولت مردمی، مدیر یا مسوول سیاست زده، فاسد و فریبکار که پس از رسیدن به قدرت، با فراموش کردن اصول اولیه، نگاه ارباب رعیتی به مردم داشته باشد و از سوی دیگر روحیه جهادی نداشته و همانند مردم زندگی نکند و به عبارتی از کف خیابان و گرفتاریها و مشکلات آحاد مردم خصوصا طبقات پایین جامعه اطلاع نداشته باشد، جایگاهی نخواهد داشت.
در دولت مردمی، مدیرانی که فاقد تخصص لازم بوده و نگاه تنگ نظرانه بر حضور جوانان و متخصصان با تقوا در عرصههای مدیریتی داشته باشند و سهوا یا عمداً با مانع تراشی و ایجاد نارضایتی بین مردم، بدبینی، یاس و ناامیدی را دامن بزنند و جلوی پیشرفت و توسعه کشور را بگیرند، بدون شک، دست نامرئی دشمن بوده و باید از گردونه مسوولیت خارج شوند.
بر این اساس است که کشور ما، همچنان به بزرگمردانی همچون شهید رجایی و باهنر نیاز دارد تا ضمن جاری شدن امید و نشاط در جامعه، رابطه قلبی میان دولت و مردم، بیش از گذشته مستحکم و تقویت شود؛ لذا ضمن قدردانی و پاسداشت خدمات همه دولتمردانی که تمام وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و مردم خویش کرده اند، یاد شهیدان رجایی و باهنر، این اسوههای ایثار و فداکاری را گرامی میداریم و در مقابل همه این عزیزان سر تعظیم فرود میآوریم و امیدواریم، عصر حاضر و حیات ما با فرج آقا امام زمان (عج) مقارن شود. انشاءالله