April 2024 29 / دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
از گوشی بازی تا نادیده گرفتن حقوق حداقل ارباب رجوع نشان می دهد
کد خبر: ۳۹۷۷۵۱
۲۶ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰
0
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

حقوق اداری در مسلخ بی توجهی

در گذشته‌های دور که انتخاب مدیران و مسوولان بر پایه زور و زورگویی بود، مردم محکوم به اطاعت بودند و حتی حق اعتراض هم نداشتند، اما با گسترش و پیچیده شدن روابط اجتماعی انسان‌ها و توسعه ماشینیسم، ضرورت دخالت دولت در امور عمومی احساس شد و با پذیرش نظریه دولت-رفاه، به تدریج دولت‌ها مسؤول انجام خدمات عمومی و پلیس اداری شدند. در این میان، تنظیم روابط بین مردم با نهاد‌ها و سازمان‌های عهده دار امور عمومی و مأمورین آنها، قواعد و مقررات ویژه‌ای را می‌طلبید که این دسته از قواعد و مقررات را امروزه حقوق اداری می‌نامند.

تکریم ارباب رجوع

اگرچه امروزه حقوق اداری بسیار گسترده است و تکریم ارباب رجوع در راس امور قرار دارد، اما در عمل شاهد تضییع حقوق ارباب رجوع و حتی نادیده گرفتن پیش پا افتاده‌ترین حقوق مردمی هستیم که به ادارات و دستگاه‌ها مراجعه می‌کنند. به همین دلیل مجازات‌هایی برای کارکنان تعریف شده، اما این مجازات‌ها نیز نتوانسته بازدارنده باشد و همواره مشکلات ادامه دارد.

فقط انجام وظیفه

آنچه امروزه از کارکنان انتظار می‌رود، انجام وظایفی است که قانون برای کارکنان در نظر گرفته و به عبارت بهتر هر فردی که در هر مقامی پشت هر میزی می‌نشیند، مکلف به انجام اموری است که هنگام استخدام برای او تشریح می‌شود. اما با نگاهی به عملکرد کارکنان، بخوبی متوجه می‌شویم که تا چه اندازه نسبت به انجام وظیفه بی تفاوت هستیم.

 

بیشتر بخوانید:

آرامش یا استرس، انتخاب با ماست



بی توجهی هنگام کار

آنقدر چالش رخ می‌دهد که برای اثبات بی توجهی به وظایف، کافی است سرمان را بالا کنیم و فقط ببینیم. برای سفر به خارج از کشور آماده می‌شوی. وسایل مورد نیاز را با دقت و ظرافت در چمدانی می‌چینی تا در طول سفر با مشکلی رو به رو نشوی. وارد فرودگاه می‌شوی و برای تحویل چمدان مراجعه می‌کنی. خانم تحویل گیرنده چمدان، با همکارش خوش و بش می‌کند و گاهی هم چمدانی از مسافران تحویل می‌گیرد. تذکر می‌دهی و انتظار داری با دقت و سرعت کار انجام دهد، اما در کمال بی تفاوتی پاسخ می‌شنوی که هنوز تا پرواز وقت مانده و دوباره به سراغ همکارش می‌رود و ادامه خوش و بش. تحمل می‌کنی و کارت پرواز به همراه رسید چمدان را می‌گیری. در فرودگاه خارج از کشور پیاده می‌شوی و برای گرفتن چمدان منتظر می‌مانی، اما خبری نمی‌شود. به مسوول مربوطه مراجعه می‌کنی، می‌گوید چمدانتان نیست و از ایران نفرستاده اند. مانده‌ای که چه کار کنی؟ با دست خالی و اعصاب به هم ریخته به هتل می‌روی، نه لباسی برای عوض کردن، نه ادکلنی، نه مسواکی، نه شانه ای، هیچیک از وسایل شخصی ات را نداری. در گرانی دلار، باید برای خرید وسایل ابتدایی هزینه کنی، اما یادت می‌افتد که دلار‌ها را در چمدان گذاشته ای. یاد خنده‌ها و شوخی‌های خانم تحویل گیرنده چمدان ات می‌افتی و دنیا بر سرت آوار می‌شود.

اجرای قانون به شرط پارتی

به کشورت باز می‌گردی و به فرودگاه می‌روی تا چمدانت را بگیری، اما نیست! سند و مدرک داری که چمدانت را تحویل داده ای، اما گوش شنوایی نیست و مسوول مربوطه با کمال خونسردی می‌گوید فرم پرکنید و منتظر بمانید. بعد از ۴ ساعت پیگیری، با دست خالی به خانه بازمی گردی. با هر کسی رو به رو می‌شوی، این خاطره تلخ را تعریف می‌کنی و یکی از بستگانت که ساکن کانادا بوده، یاداوری می‌کند که برای او نیز در کانادا این اتفاق افتاده، اما به سرعت چمدان را یافته و به در خانه اش برده اند. چندین روز می‌گذرد و خبری از چمدانت نمی‌شود، بدنبال دوست و آشنا می‌گردی و فردی را به تو معرفی می‌کنند، به سراغش می‌روی و با ترفندی خاص و قول قدرشناسی مشکلت را مطرح می‌کنی و به همین برکت چمدانت را در یکی از انبار‌ها پیدا می‌کنی. از اینکه توانسته‌ای چمدانت را با پارتی و ترفندی خاص و قول قدرشناسی پیدا کنی، سرازپا نمی‌شناسی.

بحران سومدیریت

احساس مسوولیت می‌کنی. باور داری که باید پیگیری کنی و مانع بروز چنین مواردی در آینده شوی. به سراغ مدیریت می‌روی و انتظار داری با کارمند سهل انگاری که باعث این همه مشکل شده، برخورد شود. اما مدیریت بابت گم شدن چمدان و آن همه ماجرا تعجب نمی‌کند. به نظر می‌رسد با خاطرات اسفبارتری رو به رو شده که گم شدن این چمدان در مقابل آن‌ها عددی نیست. انتظار داری مدیریت به سرعت کارمند خاطی را احظار و برخورد کند، حتی انتظار داری آنقدر احترام به مردم را درک کنند که خسارت بگیری، اما چنان برخوردی از آقای مدیر صورت می‌گیرد که گمان می‌کنی باید به سراغ مقام بالاتر بروی تا از آقای مدیر شکایت کنی!

گوشی بازی بجای پاسخگویی

به امید دستیابی به حقوق اداری، البته در کمال ناامیدی به سراغ بخش دیگر و فرد دیگری می‌روی. از در که وارد می‌شوی، فرد پاسخگو در پشت میز پاسخگویی، آنچنان غرق در دریای گوشی موبایلش شده که متوجه ورودت نمی‌شود. با صدای بلند سلام می‌کنی و پس از لحظاتی مسوول مربوطه سرش را از گوشی بیرون می‌آورد و بدون آنکه جواب سلامت را بدهد، می‌پرسد "کاری دارید". شوکه می‌شوی، دلت می‌خواهد از نادیده گرفتن حقوق مردم در دستگاه مدعی خدمتگذاری، فریاد بزنی، اما صدایت در نمی‌آید. نگران این هستی که مبادا به خاطر این فریاد حق طلبانه، متهم به اعتراض مغرضانه شوی. تمامی مشکلات را مطرح می‌کنی، اما پاسخ این است "همکارانم پیگیر اعتراض شما هستند، با شما تماس می‌گیریم". از این همه رفتار‌های بی تفاوت افسرده می‌شوی. ناامید و سرخورده، بیرون می‌آیی. اکنون دیگر مطمئن شده‌ای که اگر با همسایه ات، دوستت یا حتی مسافر کنار دستی در تاکسی درد و دل می‌کردی، بهتر نتیجه می‌گرفتی.

قوانین ناکارآمد یا سلیقه‌ای

باور داری که حقوق اداری، قانونی است که باید اجرایی شود، اما حقوق اداری نیز مانند بسیاری از قوانین در اجرا با مشکل رو به رو شده و می‌شود. مانند همیشه این سوال ذهنت را درگیر می‌کند که قوانین ناکارآمد است، قوانین سلیقه‌ای اجرا می‌شود، قوانین ضمانت اجرا ندارد، نظارت ضعیف است و ده‌ها سوال دیگری که می‌تواند در این زمینه چالش آفرین باشد.

 

دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: