پولنیوز، محمدعلی دیانتیزاده* - گزارشهای گمرک در سال 90 حکایت از صادرات 60 نوع محصول سایپا و ايرانخودرو بهعنوان دو خودروساز بزرگ خاورمیانه به 39 کشور منطقه داشت، هرچند ارسال خودرو به صورت نمونه و برای انجام تست به بعضی از این کشورها نیز در رقم خوردن این آمار موثر بود اما درهرحال عامل اصلی این توفیق، تحولات دو دهه منتهی به آن سال و افزایش تیراژ خودرو از 100 هزار دستگاه به بیش از 1.6 میلیون دستگاه بود.
خودروسازان ایرانی در آن سالها بهرغم تمام کاستیها و مشکلات علاوه بر تامین نیازهای داخلی، در تامین نیاز بازارهای منطقه، کشورهای همسایه و جلب نظر و سلیقه مشتریان در کشورهای مختلف تا حدودی توفیق حاصل کرده بودند؛
محصولات ايرانخودرو در قارههاي مختلف جهان از طريق 188 نمايندگي فعال عرضه ميشدند و بزرگترين شبكههاي فروش و خدمات پس از فروش ايرانخودرو در روسيه، تركيه، عراق و سوريه به ترتيب با 41، 25 و 14 نمايندگي دایر بود. درست پنج سال پیش از این ايرانخودرو براي صادرات محصولات جديد خود یعنی رانا و دنا به بازار اوکراين برنامهریزی کرده بود.
محصولات سایپا نیز به کشورهایی از خاورمیانه، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین و آفریقا همچون سوریه، عراق، ونزوئلا، سنگال، الجزایر، مصر، غنا، کامرون، ساحل عاج و سودان راه پیدا کرده و در طول دهه 80 افزایش 70 برابری یافته بود.
در آن زمان، توسعه بازارهاي جديد در اروپاي غربي، نگرش تازه به سبد محصولات صادراتي و تنوعبخشي براساس توانمندي توليد، ازجمله راهكارهاي ايرانخودرو و سایپا براي حفظ مزيت رقابتي در بازار بود. اما اکنون صادرات خودروی ایران با احتساب صادرات تک دستگاهی برای نمونه و تست نیز به 8 کشور کاهش یافته و در واقع عمدتا به صادرات خودروهای تیبا و پراید و 405 و آریسان به عراق محدود شده است و میتوان گفت در پنج سال اخیر مسیری کاهشی را در صادرات خودرو پیمودهایم.
حال نیز که برنامهریزی صادراتی از نو آغاز شده است، باز هم بازارهایی مانند سودان، الجزایر و نیجریه و کشورهایی از این قبیل مد نظر هستند و جالب است که خودروهای تولید ایران راهی به برخی از بازارهای همسایه مانند افغانستان ندارند.
اما چرا خودروهای ایرانی در سگمنت 5 تا 10 هزار دلار فقط در برخی کشورها خواهان دارند و خودروهای 10 تا 15هزار دلاری ایرانی بازار خارج از کشور خود را از دست دادهاند؟
اغلب کشورهای مشتری خودروی ایرانی دو ویژگی دارند؛ نخست پایین بودن درآمد سرانه و دوم ممنوعیت واردات خودروهای کارکرده.
بدین ترتیب مسلم است که بیشتر مردم این کشورها مانند هموطنان خودمان از یکسو نمیتوانند برای خودرو بیش از 5 تا 7 هزار دلار هزینه کنند و اگر هم بخواهند در سگمنت 10 تا 15هزار دلار خرید کنند، گزینههای بهتری برای آنها وجود دارد. از سوی دیگر با توجه به ممنوعیت ورود خودروهای دست دوم خارجی، امکان خرید خودروی کارکرده باکیفیت برای آنها وجود ندارد.
وگرنه در کشورهای توسعهیافته با درآمد سرانه مناسب، کسی به خرید خودروهای زیر 15هزار دلار رغبت ندارد، زیرا با این قیمت از بهترین برندها گزینههایی برای خرید وجود دارد.
در کشورهای کمتر توسعهیافته یا در حال توسعهای که واردات خودروی کارکرده آزاد است با 5 تا 10 هزار دلار میتوان خودروهای دست دوم اسمورسمداری خرید که در آن کشورها نمایندگی دارند و لوازم یدکیشان نیز در دسترس است.
همه اینها نشان میدهد دلیل بقای برخی خودروها در ایران نیز نبود جایگزین برای آنها در محدوده قیمت پایین است.
پس نهتنها برای تداوم صادرات بلکه برای بازار داخل نیز باید به حداقلهايي مانند ارتقای كيفی و تنوعبخشی در عين مديريت قيمت تمامشده با كمك بهرهوری، باز نشدن پای خريدار به تعميرگاه با كاركرد زير 20هزار كيلومتر و سوار شدن به خودروهایی بهتر نهتنها در محدوده قیمتی 10 تا 15 هزار دلار بلکه در سگمنت زیر 10 هزار دلار اهمیت داد، مانند آنچه در هند با حضور خودروسازان خارجی همچون سوزوکی و رنو و سرمایهگذاری آنها روی تولید مشترک خودروهای ارزانقیمت ویژه این بازار و بازارهای مشابه رقم خورده است.