به گزارش خبرنگار پول نیوز، اگر شما از آن دسته افرادی هستید که معتقدند هر کس پول دارد، ثروتمند است، سخت در اشتباهید! اگر سرگذشت بسیاری از افراد مولتی میلیارد را بخوانید، متوجه میشوید که سطح زندگی گذشته آنها پایین و یا در حد متوسط بوده و دلیل موفقیت و ثروتمند شدنشان ارث پدری نیست بلکه فکر و استعداد خوبی در پول درآوردن داشتند که منظور همان هوش مالی است. در حقیقت ثروتمندان با ایجاد و تقویت راههای رسیدن به پول کسب درآمد میکنند نه با کار کردن.
در حوزه سواد و هوش مالی با کمیل رودی مدیر آکادمی هوش مالی به گفت و گو نشستیم که در ادامه آن را
میخوانید:
در ابتدا یک تعریف کلی از سواد مالی و مواردی که در این حوزه مورد بررسی قرار می گیرد بفرمایید.
مهمترین نکته در این تعریف این است که سواد مالی به میزان پول و یا اینکه آدم ها چقدر پول دارند نمی پردازد بلکه موضوع سواد مالی مدیریت پول است و در واقع مجموعه ای از دانش، مهارت و نگرش درباره مدیریت پول است که در نتیجه این دانش ها، مهارت ها و نگرش ها فرد به یک امنیت و آزادی مالی میرسد. این یک تعریف کلان است اما تعریف کلی و کوتاه آن، مدیریت پول برای رسیدن به امنیت و آزادی مالی است.
سواد مالی یک موضوع استاندارد و آکادمیک است که ۶ حوزه اصلی دارد مانند خرج و پس انداز، اعتبار و بدهی، کاریابی و درآمد، سرمایه گذاری، مدیریت ریسک و بیمه و تصمیم های مالی و مجموعه این ۶ سرفصل ۱۲۷ مفهوم جزئی دارد که این 127 مفهوم باید منتقل شود تا یک فرد با سواد مالی شود و کاری نیست که بدون چهارچوب باشد و هر کسی نمی تواند سواد مالی را آموزش دهد و برخلاف تفکر و مردم که فکر میکنند این یک کار آفرینی هست اما این کار چارچوب مشخص و یکسری استانداردهای مشخص دارد.
در مورد اهمیت یادگیری سواد مالی در تمام سنین چه نظری دارید؟
معمولاً در بحران هایی که در دنیا اتفاق می افتد مردم صدمه می بینند. نه دولتها هزینه آن بحران هارا پرداخت می کنند و نه بخش خصوصی حاضرند به ازای افزایش قیمت از سود خود کم کنند، معمولاً در بحرانها مردم آسیب میبینند. سواد مالی یک پاسخی به مسائل و مشکلات اقتصادی است اما این پاسخ کلان نیست و در سطح فرد صورت می گیرد. سواد مالی این را القا میدهد که تصمیمگیرندگان خرد درحوزه اقتصاد باید رفتارشان را تغییر دهند و در واقع روی حوزه کنترل انسانها تمرکز می کند. هر شخص به عنوان یک فرد تنها شاید نتواند یک سیستم اقتصادی را تغییر دهد اما می تواند تصمیمات را به گونه ای تغییر دهد که به حال خود مفیدتر باشد و به امنیت و آزادی مالی برساند. به طور مثال اروپایی ها در بحران صندوق بازنشستگی و یا در زمانی که بدهی خانوار رو به افزایش رفت آنها روی سواد مالی تمرکز کردند و پاسخشان به این مسائل این بود که افراد خرد جامعه باید آموزش ببینند. این یکی از دلایلی بود که اروپاییها وارد حوزه آموزش سواد مالی شدند. ما در ایران خیلی جدی باید به این موضوع فکر کنیم چون دلایل بیشتری در این باره داریم ما در حال حاضر به اذعان مسئولین در جنگ اقتصادی هستیم و جنگ هزینهبراست و این مردم هستند که هزینه جنگ اقتصادی را می دهند.
ضرورت دیگر آموزش سواد مالی این است که کارآمد های سیاست های اقتصادی، وابسته به آگاهی مردم است و مردم زمانی در یک سیاست اقتصادی مشارکت میکنند که از آن سیاست آگاه باشند و اگر آگاه نباشند در مقابل آن سیاست مقاومت میکنند مثلا در موضوعی مثل بنزین که همه کارشناسان اذعان داشتند که افزایش بنزین باید صورت بگیرد اما اینکه چه زمانی مردم در این مورد مشارکت می کنند؟ زمانی که مردم آگاه باشند و چرایی این سیاست را بدانند پس در مورد مشارکت مردم در سیاست اقتصادی نیازمند آگاهی های مالی و سواد مالی هستیم.
در مورد آکادمی هوش مالی و نحوه فعالیت این آکادمی توضیحاتی بفرمایید؟
در حوزه تربیت اقتصادی و سواد مالی اشخاصی در کشور فعال بودند که یک سری کارهایی را به اصطلاح تک مضراب می زدند اما کار آکادمیک و علمی در این حوزه انجام نشده بود. آکادمی هوش مالی یک موسسه پژوهشی است که به صورت آکادمیک و علمی به این موضوع نگاه می کند و سوار بر موج موفقیت و کارآفرینی نشده است. و معتقد است این سواد مالی یک علم میان رشته ای و یک مهارت عمومی است که باید به انسانها انتقال پیدا کند و آدم ها این مهارت را باید در خودشان ارتقا دهند. هر موضوع آموزشی سه رکن اساسی دارد اول اینکه محتوای آموزشی مناسب برای آن وجود داشته باشد و مبتنی بر محتوا، یک طرح آموزشی شکل بگیرد و در نهایت یک مربی توانمند، مبتنی بر آن محتوا، این طرح آموزشی را اجرا کند. آکادمی از بدو تاسیس و فعالیت شروع به رصد محتواهای آموزشی و بیش از ۱۰۰۰ جلد کتاب را بر اساس شاخص هایی همچون بهترین در جمع خوانندگان یا جوایز جهانی، آن ها را طبقه بندی کردیم و به یک محتوای غنی آموزشی رسیدیم که نتیجه آن، نزدیک به ۱۵۰ جلد کتاب آموزشی است. این فرایند انتخاب بود اما در فرایند بازتولید حساسیتهایی داشتیم چون به هرحال در ایران چارچوبهای شریعت مسائلی را به ما دیکته میکند. سیاستهای فرهنگی ما و محدودیتهای برای ما ایجاد میکند. جاهایی که از چارچوب شریعت خارج بوده اصلاح کردیم و تغییر دادیم.
آموزش سواد مالی را به چه افرادی توصیه می کنید و چه سنی را برای شروع این آموزش مناسب می دانید؟
تجربه جهانی 17 نوع مخاطب را برای سواد مالی شناسایی کرده که از دانش آموز در مقطع پیش دبستانی شروع شده تا بازنشسته، افراد بیکار و کم درآمد، افراد دارای بدهی، زنان شاغل و زنان سرپرست خانوار و غیره. اما روی دو مخاطب تاکید بیشتری شده اول کودکان و دوم زنان، کودکان چون نسل آینده هستند و ما داریم با آموزش سواد مالی، مسائل آینده را حل می کنیم و زنان هم به خاطر اینکه پرورش دهنده این کودکان هستند و مربی نسل آینده هستند و تدبیر منزل دست آنهاست.
موقعی که ما از پیش دبستانی شروع میکنیم آموزه های سواد به صورت غیرمستقیم آموزش داده می شوند مثلا کتاب داستان، بازی،هنرهای نمایشی و فیلم و هرچه سن مخاطب بالا می رود تکنیک ها مستقیم آموزش داده می شود. مثلاً مخاطب دانشجویی تکنیک ها در حوزه مدیریت خرج، مدیریت شغل، مدیریت سرمایه گذاری و سایر حوزه ها به صورت مشخص و مستقیم ارائه میشود.
در مواجهه با مسائل اقتصادی و با توجه به بحرانی که در کشور حاکم است فکر می کنید سواد مالی چه میزان می تواند به اقتصاد کشور کمک کند؟
به نظر من تنها پاسخ درست به بحران های اقتصادی کشور همین هوش مالی و سواد مالی است. ما همواره مسائل مالی داریم اما بعد از مدت ها هنوز داریم با آنها دست و پنجه نرم می کنیم چون راهحلها تکرار می شوند و همه در این شرایط معتقدند که باید سیستم و ساختار تغییر کند و همه اینها نتیجه بخش نبود و می توان گفت مهمترین پاسخ درست به مشکلات اقتصادی و ارتقای سواد مالی مردم است که شاید الان مسئله را حل نکند اما در دراز مدت نتیجه بخش است.
رسانههایی مانند پول نیوز چه کمکی میتواند به گسترش فضای حوزه سواد مالی بکند؟
آموزه های سواد مالی یک جمله است مثلا در حوزه خرج و پس انداز اگر در نظر بگیریم گزینه ای تحت عنوان پس انداز وجود دارد اگر بخواهیم به مخاطب این مفهموم را به صورت مستقیم بیان کنیم که مردم پس انداز کنید، این جمله در اصطلاح تخصصی بلیغ نیست و این آموزه به مردم نمی رسد و یقینا رسانه ها میتوانند این آموزه های سواد مالی را به مخاطب برسانند.
رسانهها دست کسانی که دانش مالی دارند را گرفته و در دست مردم قرار میدهد. رسانه کار کرد درستی دارد و می تواند یاری گر باشد و ترجمه ای از این آموزه ها را به مردم برساند که تا مردم قلبا آن را درک کنند.
گفت و گو: مهسا اخلاقی