دستفروشی به عنوان یک پدیده شهری از دیرباز پیشینه تاریخی داشته است و اکنون به امری فراگیر بدل شده است. فراگیری دستفروشی در شهرها، مباحثی را پیرامون نقش اقتصادی آن و اثرش بر زندگی شهری را مطرح کرده اقتصاد به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم میشود که شاخص هایی، چون مالیات و عوارض، بیمه تامین اجتماعی تمایز بخش هستند. اقتصاد غیررسمی هم شامل اقتصاد سیاه و اقتصاد غیررسمی پاک است. اقتصاد سیاه مانند قاچاق مواد مخدر و اسلحه و اقتصاد غیررسمی پاک مانند پیک موتوری. دستفروشی نیز جزو اقتصاد غیررسمی پاک محسوب میشود که در شرایطی که بازارکار رسمی محدودیت برای ایجاد اشتغال دارد به کارآفرینی میپردازد.
با کمک شهرداریها و وزارت کار، شغل دستفروشی از یک حرفه کاذب و مزاحم به یک شغل مفید و رسمی و در چارچوب خواستههای شهرداریها تبدیل میشود.
رئیس مرکز بهبود کسب و کار وزارت اقتصاد گفت: با اعطای شناسه یکتا به دستفروشان، حرفه دست فروشی به عنوان کسب و کار رسمی اعلام میشود.
امیر سیاح با بیان اینکه از روز دوشنبه مرحله اجرایی ساماندهی کسب و دستفروشان سطح شهر تهران آغاز شده است، افزود: با همکاری شهرداری تهران مکان مناسب و ایمن در اختیار این عزیزان قرار خواهد گرفت. همچنین مقرر شده بانک مرکزی هم دستگاه پوز برای این مشاغل در نظر بگیرد.
او گفت: با کمک شهرداریها و وزارت کار، شغل دستفروشی از یک حرفه کاذب و مزاحم به یک شغل مفید و رسمی و در چارچوب خواستههای شهرداریها تبدیل میشود.
رئیس مرکز ملی پایش و بهبود محیط کسب و کار وزارت اقتصاد افزود: صاحبان این مشاغل با ارائه کد ملی میتوانند مجوز کسب و کار دریافت کنند.
دست در جیبش میکند و چند تکه جنسی را که خریده به دست فروشنده میدهد، خریدهایش از دستفروشان را به صرفه میداند و همیشه سعی دارد از آنها خرید کند.
کاردست فروشان فصل خاصی ندارد، در گرمای طاقت فرسای تابستان و یا در هوای بسیار سرد، همچنان مشغول به کار و کاسبی هستند و در هر شرایطی به کار خود ادامه میدهند.
این کار آنها چیزی شبیه خوشه چینهای قدیمی است، آنهایی که دستشان تنگ بود و خرمن و مزرعهای نداشتند، پشت سر دِروگرها راه میرفتند و خوشههای جامانده را از زمین بر میداشتند و گاها صاحب مزرعه به دروگران دستور میداد که شلخته درو کنند تا چیزی هم گیر خوشه چینها بیاید.
دستفروشی در حد مدیریت شده و برنامهریزی شده، با هدف حفظ سنتها و تنوعی به زندگی یکنواخت شهری دادن، امری مطلوب بوده اما، لازم است چنین کاری، همراه با شناسنامهدار کردن آن باشد.
تعارض منافع میان دستفروشان و خردهفروشان مغازهدار دیگر معضلی بود که خود را آشکار کرد و حتی برخی مغازه داران هم به دستفروشی روی آورده بودند چرا که در آمد خود را کمتر از دستفروشان میدیدند.
حکایتی قدیمی با رویکردی جدید
حکایت دستفروشی حکایت تازهای نیست و حکایت قدیمی هم نخواهد بود، اما دستفروشان جدید بعد از فروش آن قدیمی دوره گردان قدیمی که کوچه به کوچه میگشتند تا آخر شب به خانه ببرند خیلی فرق دارد؛ حالا دیگر مغازه دارانی را میتوان دید که خود در مغازه نشستهاند و جنسشان در پیاده رو بساط است فروشندهای هم به خدمت گرفتهاند، تا وسایلشان را به فروش برساند و بعضیها هم ادعای مالکیت بر سر نقطهای را دارند که در آنجا بساط داشتند و میخواهند به هر قیمتی شده، آنجا را در دست داشته باشند.
بهبود وضعیت اقتصادی کسبه، ارتقاء کیفیت دسترسی، ارتقاء ایمنی و سلامت شهروندان، بهبود شرایط زیست محیطی و کاهش ترافیک، کمک به گذران اوقات فراغت شهروندان و مسافران در محیطی با ظرفیتهای تجاری، فرهنگی و گردشگری، گسترش فضاهای مشارکت جمعی و همگانی، افزایش تعاملات اجتماعی و تجدید حیات و بازآفرینی بافت تاریخی شهر سنندج از جمله مزایایی بوده که در طرح پیاده مداری در نظر گرفته شده است.
جابه جا کردن دستفرشان در هر مکان و شهری راهکار آسانی نیست و در درجه اول در مکان در اختیار ساماندهی شوند و این هم با برپایی شب بازار، هفته بازار و فعالیت در ساعات خاصی از شبانه روز میسر است.
دستفروشی بیماری اقتصادی یا شغل پردرآمد
بیشتر کسانی که معترض این ساماندهی شدهاند یا مغازه دارانی هستند که مغازه خود را به اجاره دادهاند و یا عوامل خود را برای فروش اجناس مغازه به صورت دستفروشی به خیابان میفرستند.
اشتغال دستفروشان
دستفرشان مدعی هستند که بیکاری اذیتشان میکند و معیشت خانواده هایشان به مشکل برخورده است، یکی از مغازه داران میگفت که یکی از دستفروشان را میشناسد که گردش حساب میلیونی دارد و با این خودش صاحب چند مغازه در یکی از پاساژهاست، ولی دست از دستفروشی بر نمیدارد.
راه چاره چیست؟
راهکار اساسی برای کاهش دستفروشان و مدیریت مطلوب آنان، زمینهسازی برای ایجاد اشتغال در بخشهای صنعت و خدمات و بهویژه صنعت-خدمات گردشگری است.
از سویی فعال شدن بخش گردشگری میتواند شب بازارهای فردوسی را رونق بیشتری ببخشد، ولی در حال حاضر شرایط کرونا از یک سو و ضعف در استفاده از فرصتهای گردشگری، همراه با ناتوانی در استفاده از فرصتهای شغلی به این پدیده دامن زده است.
دستفروشی که بخشی از آن به دلیل مشکلات اقتصادی و بیکاری و بخشی بعنوان یک مشکل شهری که احتمال نا زیبا ساختن چهره شهری و مشکل در تردد و ازدحام را ایجاد میکند به محوری برای جستجوی راهکارهایی متفاوت مبدل شده است.
اما اینکه این شغل ناشی از بیماری اقتصادی است و یا جذبه درآمدی دارد هنوز هم جای سوال است، چرا که شفاف سازی کاملی از آن انجام نگرفته است.
آیا دستفروشی به لحاظ اقتصادی و آکادمیک شغل محسوب میشود؟
تعارض اصناف با دستفروشی به دلیل حذف هزینههای کسب توسط دستفروشان و به اصطلاح مشتری ربایی توسط آنها چگونه تحلیل میشود؟
طبق آخرین پیمایشی که صورت گرفته بین ۳۹ تا ۵۰ درصد هزینههای کسب ناشی از مکان است که نتیجه کژکارکردی اقتصاد مستغلات در ایران است که شهرداریها و دولت در این زمینه مقصرند. اما دستفروشان مقصر نیستند و باید یک نگرش و آگاهی بلندمدت طبقاتی داشت و سراغ عاملان این وضعیت رفت. از طرفی دیگر این تصورِ مشتری ربایی هم نادرست است، چون مشتریانِ دستفروشان به دلیل افت شدید وضعیت رفاه، مشتریان مغازهها نیستند. علاوه بر دستفروشان، بازارهای آنلاین از جمله اینستاگرام هم همین کارکرد را دارند و نمیتوان بازار را محدود به شیوههای سنتی آن کرد.
دستفروشی در حیات شهری چه اثری دارد و مسائلی که در خصوص سد معبر و اختلال در تردد مطرح میشود، چگونه ارزیابی میشود؟
وقتی در مورد اقتصاد غیررسمی بودن دستفروشی صحبت میکنیم به معنای فقدان نقش اقتصادی آن نیست و اتفاقا نقش مهمی دارد. دستفروشی در توصیه نامهها و مقاولههای سازمان بینالمللی کار (ILO) تعریف شده است، دارای کدهای طبقهبندی مشاغل اقتصادی (ISIC) است.
دستفروشی نه فقط تولید شغل میکند که مصرف کم درآمدها را پاسخ میدهد، در گردشگری نقش دارد، در برندسازی فضا موثر است و میتواند با به تعبیری پاخور کردن فضا به کسب و کار مغازه داران رونق بخشد.
نقش دستفروشی در حیات شهری در چهارچوب مفاهیم پیادهپذیری (Walkaballity) و حق به شهر) (The Righto the City قابل تبیین است. دستفروشی جزو فعالیتهای جاذب پیاده است، تعامل اجتماعی و سرزندگی شهری را تقویت میکند و نقش چشمان ناظر خیابان را ایفا میکند و به ارتقای امنیت کمک میکند. در منشور جهانی حق به شهر هم بر حق ساکنان به تامین معیشت و ابراز خلاقیت و بیانگری در فضاهای شهری تاکید شده است.
قانون در مورد دستفروشی چه میگوید، آیا این حق به رسمیت شناخته شده است؟
در حال حاضر اگر بحث در مورد شهر تهران باشد، ما یک مصوبه نسبتا کامل تحت عنوان «ساماندهی مشاغل سیار و بی کانون» (مصوب بهمن ۱۳۹۷ شورای اسلامی شهر تهران) را داریم که هم دربرگیرنده مشاغل سیار موتوری مثل ون کافهها هست و هم دستفروشان بساط گستر. این مصوبه هم اشکل مختلف دستفروشی را لحاظ کرده است اعم از راسته بازار (همین شکل موجود بساط گستری، اما با انتظام بخشی)، بازارچهها (اعم از پارک بازار، پارکینگ بازار و.)، بازارهای روز و شب بازار (زیست شبانه). در این مصوبه شناسنامهدار شدن دستفروشان، الزام به ایجاد تشکل برای آنها و نظارت جامعه مدنی از طریق حضور سازمان مردم نهاد مرتبط در کمیته برنامهریزی مصوبه که وظیفه نظارت و سیاستگذاری را برعهده دارد، لحاظ شده است، اما تقریبا میتوان گفت هیچکدام اینها عملیاتی نشده است. این مصوبه پیشینهها و پشتیبانهایی را نیز داراست که از آن جملهاند: مواد ۳ و ۸۵ قانون نظام صنفی (واحدهای صنفی سیار و بازارچهها)، ماده ۱۶ قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار (الزام شهرداری به تخصیص فضاهای مناسب برای فروشندگان کم سرمایه)، گزارش مهر ۱۳۹۳ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی (مبنی بر «اگر دستفروشان پاسخگوی نیازهای مردم باشند و موجب مزاحمت نشوند مشمول تبصره یک بند دوم ماده ۵۵ قانون شهرداری نمیشوند و موجب ضمان نخواهند بود») و گزارش اردیبهشت ۹۸ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی که به صراحت به رسمیت شناسی دستفروشی را توصیه میکند.